مسئولیت سازمان در حالی به من سپرده شد که بهدلیل تغییرات پیدرپی مدیران و نگاه سیاستزده به آن به بنایی نیمه ویران و ساختاری از هم گسیخته تبدیل شده بود؛ بنایی شبیه بسیاری از میراث گذشتگانمان که در اثر بیتوجهی ما با آسیبهای جدی روبهرو شدهاند.همه ماموریتهای سازمان در 3حوزه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در چند بخش کوچک مانند صدور مجوزهای بیرویه، تصمیمات غیرکارشناسی در حوزههای سرمایهگذاری و اعلام مناطق نمونه گردشگری بدون توجه به زیرساختهای لازم و چندین برنامه نمایشی پرهیاهو مانند جشنوارهها و همایشهای پرهزینه اما کمتأثیر و بیفایده خلاصه شده بود.معاونتها و بخشهای مختلف سازمان، اطلاعات دقیق و جزئیتری از وضعیت سازمان در زمان تحویل و تحول و گزارشهای پر و پیمانی از کارها و فعالیتهای خود در دوره جدید دارند و به مناسبتهای مختلف آن را ارائه خواهند کرد اما بهنظرم مهمتر از این امر تغییراتی است که باید در چشمانداز، اهداف و رویکردها اتفاق بیفتد.
آنچه از روزهای نخست دوره جدید در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پیگیری شده است، در چارچوب همین تغییر نگاه و اصلاح رویکردها و روشها بوده است و پس از این نیز بر همین مبنا دنبال خواهد شد.توجه به نظام برنامهریزی و فعالیت در چارچوب برنامه یکی دیگر از رویکردهای اصلی سازمان است. چنین توجهی نیازمند آگاهی از وضعیت کنونی و آینده و در نتیجه نیازمند توجه به مطالعات و پژوهشهای علمی و آموزشی در حوزههای مختلف فعالیت سازمان است.از آنجا که ماموریتها و وظایف سازمان عمدتا فرابخشی و میانبخشی است، طی 100روز گذشته تلاش زیادی برای برگزاری جلسات با دستگاههایی شد که کارشان بهنوعی با سازمان مرتبط است مانند وزارت امور خارجه، وزارت بهداشت و درمان، سازمان محیطزیست و... و تشکیل کمیتههای مشترک بهمنظور پیشبرد اهداف و برنامههای کلان فرهنگی پایهگذاری شده است.همچنین بحث و تبادل نظر با نمایندگان محترم مجلس که بخش مهمی از تصمیمگیریهای کلان کشور را بر عهده دارند بهویژه اعضای کمیسیون فرهنگی و فراکسیون میراث فرهنگی و گردشگری صورت پذیرفت و گزارش عملکرد سازمان در 100روز نخست فعالیت ارائه شد.
مدیریت سنتی در هر حوزهای تلاش میکند، موضوع فعالیتهایش را در انحصار خود نگهدارد اما بهنظر ما محصور کردن میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در یک سازمان نه ممکن است و نه مفید. این 3 حوزه بسیار گستردهتر از آن است که یک سازمان دولتی بتواند امور آن را رتقوفتق کند. بنابراین یکی از رویکردهای سازمان در دوره جدید تلاش برای تعامل با دستگاههای دولتی و نهادهای عمومی و توسعه تعاملات این سازمان با این دستگاهها و نهادها و مهمتر از آن، میدان دادن به نهادهای غیردولتی و بخش خصوصی است.بخش خصوصی و نهادهای غیردولتی نهتنها در اجرا یار و همراه سازمان هستند بلکه سیاست ما واگذاری بخشهایی از کارها به آنهاست که در تلاشیم تا راهکارهای حضور آنان را در حوزههای تصمیمسازی و تصمیمگیری سازمان نیز تقویت کنیم. چنین تلاشهایی بدون همراهی کارشناسان راه به جایی نمیبرد. مطبوعات در کنار نقشهای متفاوتی که دارند، میتوانند نقش مهمی در انتقال دیدگاهها، انتقادات و پیشنهادهای کارشناسان، نخبگان، دانشگاهیان، فعالان نهادهای غیردولتی و بخش خصوصی به سازمان ایفا کنند. ما از این امر استقبال میکنیم و از همینجا از اهالی رسانهها دعوت میکنم تا با ارائه نقدها و دیدگاههای خود مدیریت سازمان را یاری کنند.
* رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی